مسجد جامع اردبیل یا «جمعه مسجد» در شمال شرقی شهر اردبیل بین محلههای پیرشمسالدین و عبدالله شاه بر روی محل مرتفع و تپه مانندی در میان گورستانی واقع شده است. این بنا از سه قسمت تشکیل شده است: رواق، بنای اصلی سابق که دارای گنبد بزرگ آجری با کتیبهها و کاشیهای معرق و تزئینات تخمیری در بدنه خارجی بنا و مقرنس گچی در داخل بنا بوده و مناره که در 25 متری غرب بنای اصلی قرار دارد. گفته میشود که مسجد اولین بار در سده یازدهم میلادی در زمان سلجوقیان بر روی خرابههای یک بنای ساسانی ساخته شده است. در فاصله کمی از مسجد، پایه منارهای دیده میشود که در روزگار آبادی مسجد در کنار درِ ورودی حیاط مسجد قرار داشته است. در بدنه مناره دو سنگ نبشته نصب شده که سنگ نبشته بزرگ، فرمان اوزون حسن آق قویونلو است و ارتباطی با بنای مسجد و مناره آن ندارد و احتمالاً از جای دیگری آورده و بر روی مناره نصب شده است
معماری مسجد
ساختمان اصلی جمعه مسجد اردبیل، در حال حاضر از بین رفته است و آنچه که از بنای مسجد باقی مانده، صرفا گنبدخانه و ایوان مسجد بزرگ را تشکیل داده است. اگرچه قدمت مسجد به دوره سلجوقی میرسد، اما معماری مسجد با معماری مساجد دوره سلجوقی یک تفاوت بزرگ دارد، به این مضمون که مساجد دوره سلجوقی اغلب چهارایوانی بودهاند، اما این مسجد چهارایوانی نیست. مسجد جمعه اردبیل که سازه اصلی آن آجر است از سه بخش تشکیل شده است. اولین قسمت مسجد پایه منارهای است که در فاصله اندکی از مسجد قرار دارد. این مناره به شیوه معماری سلجوقیان ساخته شده و دارای دو قسمت است. یک قسمت پایه مناره است که به صورت هشت ضلعی ساخته شده و بخش دیگر، بدنه استوانهای مناره است که ۵ متر قطر دارد. در بدنه مناره، یک کتیبه قرار گرفته است.گفته شده که کتیبه متعلق به «اوزون حسن آق قویونلو» است که تاریخ ۸۷۸ هجری را دارد. این کتیبه هیچ ربطی به مسجد ندارد و شیوه قرار گرفتن آن بر روی مناره نشان میدهد که از جای دیگری آورده و روی مناره قرار داده شده است.دومین بخش مسجد، تیرپوش آن است که به ابعاد ۸ در ۱۵ متر روی ۹ ستون چوبی قرار گرفته و ستونها هم بر پایههای سنگی غیر منتظم استوار شدهاند. ایوان شمالی گنبدخانه که به سنت ایوانسازی دوره ساسانی ساخته شده، در دوره قاجاریه به بقعه و شبستان ساده با سقف ساده تیرپوش تغییر کرده است. در ورودی چوبی تکه کوب شده، میخهای آهنی برجستهای دارد و بالای یک لنگه آن دارای نوشته کندهکاری شده است. سومین بخش بنا، مسجد قدیم است که بنایی مرکب از ۴ تاق و گنبد است. تمام بنا آجری و به مقدار خیلی کم در تزیینات آن کاشی به کار رفته است. بسیاری از نما تقریبا از بین رفته و تنها مقدار بسیار کمی از آن باقی مانده است.
اصل مسجد و بازمانده کنونی آن
بنای اصلی مسجد که هماکنون محوطه مکعبی آن سرپا است، در دوره آبادانی دارای گنبدی بوده که گریو گنبد آن ترکیب های متعدد منشوری بسیار زیبایی داشته است، که قطاربندی با تزیینات کاشی معرق دارد و کاربندی زیر گنبد نیز بدین شکل بوده که در هر یک از گوشههای این مربع ۳ کنج با لچکیهای بزرگی ساخته شده که هریک دارای دو روزن مستطیلی شکل برای نورگیری و کسب روشنایی برای محوطه محراب بوده است. محوطه اصلی و مربع شکل مسجد در قسمت غربی و شرقی دارای طاقنماهای متعدد است که در هر بدنه، تعداد آنها سه دهنه است. در میان هر یک از طاقنماها راهروهای باریکی به صورت معبر به قسمتهای مختلف مسجد از جمله به نمازخانه و شبستان بزرگ راه پیدا میکند. ایوان مجاور گنبدخانه هماکنون به صورت مسجدی دایر، مورد استفاده اهالی محل است که با همان شبکه راههای زیرزمینی از طرف جنوب به محوطه محراب و از طرف بدنه غربی و شرقی به راهروهای زیرزمینی منتهی میشود. پوشش فعلی مسجد به صورت سقف تیر پوشی مسطح با استفاده از سه ردیف پایه ستونهای ۳تایی است که در زمان قاجار ساخته شده است.آنچه امروز از مسجد باقی مانده، تنها بخشهایی از ساقه ترکدار منشوری گنبد است و گنبد رفیع تکپوش آن فرو ریخته است. در زیر تالار اصلی مسجد، به منظور تسهیل عبور و مرور مردم و دستهها و اجتماعات، دهلیزها و راهروهایی به صورت شبکهای منظم و محاسبه شده ساخته شده است که در فاصله هر دو متر به صورت چهارراهی متقاطع این معبرها دیده میشوند و بلندی هر یک از این راهروهای زیرزمینی ۱۹۰ سانتیمتر و دارای ۸۰ سانتیمتر پهنا است. در اطراف مسجد تصرفات بسیاری شده و چون حریم تپه رعایت نشده است، سبب شده که از محوطه و وسعت مسجد کاسته شود و به مساحت امروزی تقلیل یابد. اکنون نیز مسجد در کنار جاده و در مسیر حرکت وسایل نقلیه سنگین قرار گرفته که میتوانند خطر فرسودگی مسجد را افزایش دهند. در برخی منابع از این مسجد با نام مسجد جامع نیز یاد شده است.
قدمت مسجد
این مسجد که بنای آن در دوره سلجوقی شکل گرفته، طبق منابع تا اوایل دوره صفوی نیز آباد بوده است. اگرچه مسجد در دوره حمله مغول آسیب بسیار دید، در دوره ایلخانی مرمت شده است. به نظر میرسد آنچه سبب از بین رفتن بیشتر مسجد شد وقوع زلزله در این محل بوده است. در سال ۱۳۶۷ خورشیدی تحقیقات باستانشناسی در اطراف مسجد انجام شد و بخشی از تاریخ شکلگیری و توسعه و مرمت بنا را مشخص کرد. همچنین سفالهایی از اطراف مسجد به دست آمد که مربوط به قرن چهارم هجری بودند، این سفالها در زیر دیوار سنگی شبستانی که مربوط به قرن نهم هجری بود کشف شد.