ارگ بم بزرگترین سازهٔ خشتی در جهان است که محل آن در شهر بم در استان کرمان در جنوب شرقی ایران قرار داشت. در تاریخ ۵ دی ۱۳۸۲، در اثر زلزله بم آسیب دید اما در بدو حادثه به دلیل اهمیت آن سریعا در فهرست آثار میراث جهانی درخطر قرار گرفت و با همکاری یونسکو و بسیاری از کشورها پروژه نجات بخشی این اثر انجام شد.
بم و فضای فرهنگی آن درفهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست. این ارگ عظیم که در مسیر جاده ی ابریشم قرار دارد؛ درسده 5 پیش از میلاد ساخته شدهاست و تا سال ۱۸۵۰ پس از میلاد نیز همچنان مورد استفاده بود.
این بنا اکنون بسیار باشکوه و با ابهت است به گونه ای که همه گردشگران ایرانی و خارجی را اقنا میسازد و بعد از برگشت از دیدن این شاهکار تاریخی اقوام و دوستان خود را به دیدن این بنا و بازدید از آن در کنار مردم خونگرم بم و نخلستانهای عظیم دعوت می کنند. بنای جهانی ارگ بم را در کنار تخت جمشید، نقش جهان اصفهان باید دید تا شکوه آنرا درک کرد. امیدوارم مردم ایران، نسل جدید خود را از دیدن این صفحه مهم تمدن جهانی در بم و ایران محروم نسازند و شکوه و عظمت آنرا از نزدیک ببیند. عکس های یادگاری در کنار این بنا از زیباترین عکس های جهان برای آلبوم و ارسال به دوستان است.
کل بنا یک دژ بزرگ است که در قلب آن، ارگ واقع شده، اما به دلیل ظاهر پرابهت ارگ، که پر ارتفاعترین قسمت مجموعه نیز بهشمار میآمد، کل بنای دژ به عنوان ارگ بم نامیده میشود.
بازسازی ارگ بم بعد از زلزله
زلزله سال 1382 تقریبا 80 درصد ارگ بم را ویران کرد. بسیاری از کشورها بهدلیل اهمیت این میراث فرهنگی برای بازسازی آن به ایران یاری رساندند. ژاپن، فرانسه، ایتالیا از همان ابتدا کمک کردند. کشور ژاپن تقریبا 3/1 میلیارد دلار کمک کرد و با ارسال تجهیزات لازم و ایجاد طرح سه بعدی، پروژه بازسازی ارگ بم بعد از زلزله را پشتیبانی کرد. وزارت میراث فرهنگی کشور ایتالیا هم با بودجهای 500،000 یورویی برای بازسازی برج شماره یک که در گوشۀ جنوب غربی دیوار اطراف شهر قرار دارد استفاد شد. پروژه بازسازی ارگ بم با همکاری متخصصین ایرانی و ایتالیایی در سال 1390 به اتمام رسید. کشور فرانسه با تهیه نقشه ارگ بم و بانک جهانی هم با دراختیار گذاشتن مبلغ زیادی پول به این پروژه یاری رساندند. پس از زلزله به دلیل تخریب شدید ارگ بم یونسکو آن را در لیست آثار در خطر قرار داد اما پس از بازسازی آن در سال 1392 آن را از فهرست میراث و آثار در خطر خارج کرد. کل بنا، یک دژ بزرگ است که درمرکز آن، ارگ بم قرار گرفتهاست، اما به علت عظمت و هیبت ارگ که در مرتفعترین بخش مجموعه واقع شدهاست، به کل بنای دژ ارگ بم میگویند. دربعضی خانهها حمام خصوصی بوده و درکنار بعضی از آنها اصطبل جدا از محل زندگی بودهاست. تعدادی از خانههای ارگ صرف نظر ازمقاومت ستونها در 2 طبقه احداث میشدند. مردم ارگ بم شفل هایی ازقبیل کشاورزی و قالی بافی داشتهاند. ازدروازه دوم این ارگ قسمت حاکم نشین ارگ دید دارد که بالای کوه قرار گرفتهاست. مخزن آب و چاه در کنار اصطبل حیوانات قرارداشت. دراصل آب آشامیدنی محله ارگ ازچاه موجود درحیاط خانههاتامین میشده است. یک ورودی داشت که طاق ورودی آن قابل قیاس با قوسهای دوره ساسانی میباشد. دروازه دیگر در ضلع شمالی است که بهمحلی به نام کت کدم معروف است که استفاده چندانی از آن نمیشده است و کمی بعد از احداث حصار مسدود گشت. باید خاطرنشان کرد که ارگ بم یک راه اصلی از بخش جنوبی بهطرف حاکم نشین داشته و 2 گذر هم در راستای آن و بخش شرقی و غربی دارد. در قسمت دروازه سوم بناهای فرماندهان نظامی بودهاست. آسیابی بادی که از زمان قاجار در ارگ بم بوده دربخش جنوب غربی قلعه واقع شدهاست. قسمت حاکمنشین، دارای 2 بنای 4 فصل و خانه حاکم، برج مراقبت مرکزی، حمام، حوض و چاه بودهاست. ارگ بم بهخاطر مسائل مختلفی مانند دارا بودن انواع متعدد بناهای تاریخی و محلههای مسکونی و نحوه ترکیب و اتصال آنها باهم و نحوه قرار گیری بناها روی شیب تپه و خاتمه یافتن تمامی مجموعه درآخر عمارت، دارای ارزشهای زیادی ازلحاظ معماری و شهر سازی میباشد.
مساحت ارگ بم
مساحت این مکان تاریخی حدود 180،000 متر مربع است که با دیوارهایی بهاندازه 6 تا 7 متر و با طول 1815 متر در برگرفته شدهاست. این ارگ از دو قسمت مجزا تشکیل شده است که هر قسمت ویژگیهای منحصر به فرد را دارد. حدود 67 برج در این مجموعه باستانی بم وجود دارد.
معماری و ساخت ارگ بم
ارگ بم در مرکز شهر بم واقع شده و از لحاظ نظامی و امنیتی در مرتفعترین قسمت قرار گرفتهاست. قسمت حکومتی در داخلی ترین دیوار واقع شده و دارای دژ نظامی، عمارت 4 فصل، سرباز خانه، چاه آب با حدود 40 متر عمق و اصطبل با ظرفیت 200 اسب است. قسمت رعیت نشین که در اطراف بخش حکومتی واقع شده است و شامل ورودی اصلی شهر، مسیر اصلی ارتباط دهنده ورودی شهر به دژ و بازار و در ادامۀ آن حدود 400 خانه و ساختمان عمومی مانند مدرسه و مکانهای ورزشی وجود دارد. 3 نوع خانه در این مجموعه دیده میشود که به بررسی آنها می پردازیم. 1- خانه هایی با 2 یا 3 اتاق برای خانوادههای فقیر و ضعیفتر اختصاص داده میشد. 2- خانههایی با 3-4 اتاق برای خانوادههای سطح متوسط جامعه، حتی برخی از این خانهها ایوان هم داشتند. 3- خانههای بهتر و اشرافیتر با اتاقهای بیشتر با یک حیاط بزرگ و یک طویله در نزدیکی برای حیوانات. این خانههای به دلیل فصلهای مختلف سال در مکانهای متفاوتی ساخته شدهبودند. مانند خانه یهودیان و سیستانیها. تمام خانهها با خشت ساخته شدهاند و ارگ بم قبل زلزله جزء بزرگترین مجموعۀ خشت و گلی در جهان بودهاست.
داستان تاریخی آقا محمدخان قاجار و لطفعلی خان در ارگ بم
لطفعلی خان زند وقتی که ازکرمان به سمت بم فرار کرد، 3 تن به همراه داشت، یکی از آنها لطفعلی خان، جهانگیرخان سیستانی پسر حاکم بم بود که امیدهای فراوان و وعده یاری از سوی پدرش به او داده بود. متاسفانه جهانگیرخان در طوفان شن گم شد. دو روز بعد درهنگام سحر وقتی لطفعلی خان تنهایی به دروازه ارگ بم رسید و بهداخل رفت، محمدحسین خان حاکم بم جویای پسرش شد و لطفعلی خان گفت جهانگیرخان به دنبال او خواهد رسید. لطفعلی خان بهدلیل خستگی در تالار ارگ بم خوابید. اما با شیهه ناگهانی اسبی نگران برخاست از پنجره به داخل اصطبل پرید و به پشت اسب نشست تا فرار کند. اما تمام بامهای اطرافش و درهای اصطبل پر از جنگویانی بود که او را محاصره کرده بودند. حاکم تصور کرده بود پسرش جهانگیر خان بهدست آغا محمد خان دستگیر شده و برای آزادی وی قصد گرفتاری لطفعلی خان زند را داشت و او را میخواست با پسرش تعویض کند.لطفعلی خان سوار بر اسب به بلندی سکوی اصطبل پرید و شمشیر اجدادیاش را کشید و جنگی کم نظیر را تک و تنها با جنگویان بسیار در تاریخ بهثبت رساند. طبق روایتی اغراق آمیز لطفعلی خان تا غروب پشته و تپه ای از جنگجویان کشته شده بهوجود آورد اما با جنگاوری و دلاوری که او داشت جنگیدنش تا ظهر را میتوان قبول کرد. زمانی که حاکم فریاد زد و اسب لطفعلی خان زند را نشان داد. جنگجویان تیغی تیز بر پای اسب لطفعلی خان زند زدند و اسب او را به زمین نشست و لطفعلی خان به زمین افتاد. به دلیل علاقه شدیدی که به اسب خود غران داشت و قطع شدن پاهای اسبش در روحیه وی تاثیر گذاشته بود لطفعلی خان در خود توانی برای مبارزه نمیدید. به ناچار تسلیم شد و معصومانه و غریب دستانش را جلو آورد و گفت ببندید، که دستان ایران را بستهاید. لطفعلی خان که بهحاکم بم پناه برده بود اما بار دیگر جزخیانت چیزی ندید. خان جوان زند در روز چهارشنبه پنجم ربیع الثانی سال ۱۲۰۹ پس ازمقابله با جنگاوران حاکم بم و در حالی که تنها و بی یاور مانده بود به مبارزهای شجاعانه پرداخت و سرانجام زمانی که بر پشت اسبش نشست تا از آن میدان بگریزد دشمنان، بر پاهای اسب گرانقدرش با شمشیر زدند، حیوان به زانو افتاد ولی سوارش که از سرنوشتش بیخبر بود او را هی کرد، اسب روی پای بریدهاش ایستاد ولی از درد تحمل نکرد و به زمین افتاد. دیدن این صحنه دلخراش اسب محبوب لطفعلی خان زند در روحیه او اثر کرد و دیگر درمقابل دشمن مقاومتی نکرد.